من برم هیشکی تنها ♩♬♫ نمیشه بغضی ابری برام وا نمیشه…
طفلکی مادرم بعد من حتما افسرده میشه!!!
کاش میشد اینو لااقل ♩♬♫ بدونی موندم اینجا که تنها نمونی…
عاشقم واقعا نه از این عشقای یک قرونی!!!
زندگی عین دریای بی ♩♬♫ آب من همش راه میرم بی تو تو خواب…
مثل یک کوری ام که عصاشو داده به دست یک کرم شب تاب!!!
آخه تو چی میدونی ازم ♩♬♫ که رو تنم جای چنگال گرگه…
پا گذاشتم رو قلبم که له شم ما کوچکا خدامون بزرگه!!!
من برم هیشکی تنها نمیشه ♩♬♫ بغضی ابری برام وا نمیشه طفلکی مادرم بعد من…
بچگیم توپ چهل تیکه بودم ته اون کوچه تاریکه بودم!!!
خیلی سالا گذشت تا دلم ♩♬♫ ریشه زد تو وجودم…
خیلی سالارو یادم نمونده دورمم خیلی آدم نمونده!!!
من هنوز حرف دارم با ♩♬♫ چشات درد و دل کم نمونده…
زندگی عین دریای بی آب من همش راه میرم بی تو تو خواب!!!
مثل یک کوری ام که عصاشو ♩♬♫ داده به دست یک کرم شب تاب…
آخه تو چی میدونی ازم که رو تنم جای چنگال گرگه!!!
پا گذاشتم رو قلبم که له ♩♬♫ شم ما کوچکا خدامون بزرگه…
نخستين جشنواره ساخت
رئيس هيئت داوران هفدهمين جشنواره فيلم و ارتباطات صوتي ـ تصويري
يك فيلم چيست؟ نگاتيوهايي حامل تصاوير متحرك؟ يا وسيله و فني براي نوعي ارتباط؟ با فنآوريهاي جديد علوم ارتباطات، ديگر اين پرسشها چندان مفهوم نيستند. انقلاب تصاوير ديجيتالي و سهلالوصول بودن آنها، و نيز پخش فيلمهاي سينمايي از تلويزيون، DVD و اينترنت، همگي جنبههاي هنري و اقتصادي هنر سينما را تحتالشعاع قرار داده و قديمي كردهاند. سينما يك قرن پس از تولد، وارد دوران جديدي شده است. اما فارغ از اين ملاحظات، يك فيلم سينمايي، يك اثر، يك سبك و يك خلاقيت است. نگاه خالقي به يك سوژه، يك داستان، يك پرسش و آدمهاست. در نهايت اين نگاه توسط يكسري تصاوير واقعي يا مجازي يا تركيب ايندو، با ايده، افسانه، خيال و رؤيا درميآميزد.
اگر ميخواهيم به آينده «ساخت
در
ماركسيسم در صنعت به جز انباشتن سرمايه و بيگانهسازي انسانها و برخوردهاي اجتماعي چيز ديگري نميبيند.
اين نگاه نازل ديگر خريدار ندارد و به جز در چند فرضيه كهنه، جايي مطرح نميشود. نگاه نازل ديگري كه اين روزها بسيار شايع است، صنعت را مجموعهاي از حسابها، آمار و ارقام مالي و بيلانهاي اقتصادي به حساب ميآورد.
ما ميدانيم كه صنعت، چيزي بسيار بيشتر از اينهاست نهتنها واقعيتي اقتصادي است كه از عوامل مهم جامعه امروز به شمار ميآيد، بلكه مجموعهاي انساني را تشكيل ميدهد كه احساس مشاركت در يك حافظه و فرهنگ جمعي را با يكديگر تقسيم ميكنند. اين آن چيزي است كه فيلم صنعتي ميتواند به تصوير كشد، كه خود را از نگاه بيروني، به صنعت الحاق كند و ارتباطاتش را با اين دنياي دروني برقرار سازد. در زماني كه جهانيسازي خود را در ساختن گروههاي كثيري تحميل ميكند، هريك از اين گروهها براي تعريف خود دچار مشكل هويت ميشود، بنابراين بايستي هر گروه به تناسب هويت درست و مشخصي بيابد و آن را بر اساس ويژگيهاي اعضايش تعريف كند.
بنابراين حوزه
درباره این سایت